داوود صالحی
اطلاعات تماس

شبکه های اجتماعی
سایر اطلاعات
-
داوود صالحی ملقب به ekhtelaf متولد 12 آبان 78 در تهران
مهدی ملقب به M3hdi متولد ۱۴ آبان ۷۹ در یزد
« ورس1 »
خیلی
وقته کندم قبرمو باز
دردااا
پشت سر هم بدون پاز
شاید دیگه الکله بهم بده فاز
شاید مرگم بعد این ترکِ بشه رازتوی سرم یه منظومه مغزی
توی اتاقم با دشمنای فرضی
بدون ندارم از اینا هیچ ترسی
بلند شدم بارها به هر نوع سختی
هر روز تنها و بدتر میشمرفیقای بیمرامم نیستن پیشم
من دیگه شدم خشک از ریشم
هی پیله میکنم عین کرم ابریشمیعنی اینقدر آسونه دل شکستن
أ اونایی که میگفتن تا تش هستن
نیومده زدن کوچه علی چپو
وسط راه نرسیده هنو فلنگو بستنیکی بیاد کنه حال منو درکش
سیاه زدم تو خونه رنگ
زدن حرفاشون عین هو ترکش
با اینکه نیستم توی جنگ
نمونده برا من هیچ انتخابی
به هیچکسم ندارم اعتمادی
راهو میرم من با دست خالی
رایی که نداره اصلا هیچ انتهایی
ورس 2امشب توی اتاقم قبرمو کندم
حالم فقط شده بدتر و بدتر
روحم فقط میشه سردتر و سردتر
این سیگارا شاید بتونن گرمم کنن نه؟!
تنم که پر خط
رول بعدی روشن میشه با رول قبل
توی شهر میچرخم یه دوره گرد
نیست اینا تقصیر من بوده دوره بد
صبح تا شب زندگیمو گاییدم
تلف کردم وقتمو نفهمیدم به کجا میرم
هی میخوابیدم روی تخت نمیشد ازم آبی گرم
فقط مثل یه قربانی که دنبال ناجی ام
یه سایکو ردی زیر چشا گود
از ساعت شنی مرگش مونده یه چهارم
وقتی که از همه ضربه خورد یه سه بارو
پ نخا که هی بدی این مرد و بگا تو
اونم ارزو داشت داشته باشه خانواده
یه پول خوب جور باشه کار و بارش
همه از تو باشن مثل خودش صاف و ساده
نه اینکه هر دقیقه بزنن به کص خوارش
حالا که رویاهام دور میشن تو هر قدم
یه زخم عمیق میاد با قلم رو دفترم
شن های توی این ساعت میشه کمترم
یه پاکت خالی آماده ی مرگمم